در یکی از روزها صحابی بزرگ عبدالرحمن بن عوف در کنار نخلستانی مرور می کرد که رسول خدا صلی الله علیه وسلم را در میان نخلها دید که سر به سجده گذاشته است.
عبدالرحمن(رض) در انتظار ایستاد تا اینکه سر از سجده بردارد، پس از مدت طولانی رسول اکرم صلی الله علیه وسلم سر از سجده برداشت عبدالرحمن بعد از سلام و ادای احترام عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه وسلم شجده شما آنقدر دراز بود که: گمان بردم روحتان از جسمتان پرواز کرده است حضرت فرموند:
یا عبدالرحمن به تحقیق حضرت جبرائیل نزد من آمد و گفت:خداوند بر تو سلام می فرستد ومن پیام خدا را آورده ام فرموندند:
یا محمد(من صلی علیک صلیت علیه، فسجدت شکرا لله)
معنی: هر کس درود ورحمت فرستد من هم بر او درود می فرستم از این جهت من سجده شکرخدا را ادا می کردم.
داستانهای مذهبی از پادشاهان و امامان معصوم علیه السلام(2)
داستانها همانطور که میدانید ایینه عبرت میباشند و با بازگو کردن زندگی گذشتگانمان و انچه که بر سر انها امده ما را متنبه میسازند تا اگر مرتکب خطایی شده و به واسطه ان دچار عذاب الهی شده اند یا اگر کار نیکی انجام داده و مستحق پاداش الهی شده اند از انها درس عبرت گرفته و به ان عمل کنیم ما هم در این مجال منتخبی از داستانهای شیرین را برای شما عزیزان اماده ساخته ایم.
چه بسیارند عبرتها و چه اندکند عبرت گیرندگان
با مراجعه به ادامه مطالب داستانها را مطالعه فرمایید.
جهت تعجیل در ظهور اقا امام زمان از ته دل یک صلوات بفرستید.